با سخنان امروز خانم موسوی شکی باقی نماند که معضل حقیقی جنبش سبز «معضل رهبری» است و باید فکری به حال آن کرد این مقاله تحلیل این معضل است.
استدلال اول
۱-رهبر جنبش سبز، قانون اساسی است(خانم موسوی)
۲-رهبر قانون اساسی، سید علی خامنهای است
نتیجه: رهبر جنبش سبز، سید علی خامنهای است.
آیا این استدلال ایراد دارد و حاوی "مغالطه منطقی" ست؟ پاسخ این پرسش را به خانم «سارا زرتشت»واگذار میکنم.
استدلال دوم
۱-موسوی در مورد مسائل تعیین کننده "سکوت" میکند.
۲-این سکوت در صورت حاد شدن مسئله توسط اطرافیان (مهاجرانی، شکوری راد،گروه سیاسی سایت کلمه، خانم رهنورد) و احیانا از طریق مکانیسم تقسیم فشار روی کروبی و خاتمی، "جبران" می شود و در نهایت سوال بی پاسخ میماند.
نتیجه: موسوی برخلاف ادعایش بیشتر شبیه خامنهای است تا خمینی.
خمینی در طول حیاتاش تا زنده بود با بی پروایی خبرنگاران را به حضور میپذیرفت و خامنهای از زمان رهبر شدناش هیچ خبرنگاری به حضورش شرفیاب نشده است. دقیقا از همین زمان تاکنون موسوی هم به سوالی پاسخ نداده است. روزهای پیش از انتخابات هم نامه حاوی سوالات دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دموکراسی خواه دانشگاه تهران را بی جواب گذاشت و این دو تشکل هم مقابل او موضع گرفته با کروبی هم پیمان شدند. در مورد مسئولیت و پاسخ گویی میر حسین همین بس که به دلیل همین فرار از مسئولیت به نخست وزیر امام معروف شد.
استدلال سوم
۱-رهبر جنبش سبز سید علی خامنه ای ست(نتیجه استدلال اول)
۲-موسوی شبیه "امام"خامنهای ست نه امام خمینی(نتیجه استدلال دوم)
نتیجه:در هر صورت رهبر این جنبش، سید علی خامنهای ست.
نتیجه نهایی
این جنبش مشکل رهبری دارد. معضل این جنبش رهبر آن است که یا شخص علی خامنهای ست یا شخصیت علی خامنهای.
No comments:
Post a Comment