Friday, September 10, 2010

تشیع خمینی: رکنیه سرسریه

من «رکنیه سرسریه» می‌نامم وجود بالفعل و فعلیت تام آنچه محمد رضا نیکفر شیعه پهلوی می‌نامد. برساخته شدن این فرقه از دل تشیع واقعی و موجود (تشیع صفوی) در دوره پهلوی دوم آغاز شد و با انقلاب شیعی ۵۷ و وقایع پس از آن و نهایتا «ولایت مطلقه فقیه» به فعلیت تام رسید. اصطلاح رکنیه سرسریه را با الهام از فرقه مذهبی «شیخیه کریمخانیه» (ازفرقه‌های متعدد تشیع امامی در عصر قاجاریه) ابداع کرده‌ام. شیخیه را پدر فکری بابیت و بهائیت می دانند. اصول عقائد این فرقه مذهبی چهار تاست: ۱.شناخت خداوند ۲. شناخت پيامبر ۳. شناخت امام ۴. شناخت فقيه جامع الشرايط كه قائم مقام امام در زمان غيبت است.(۱)


شیخیه خود را« پشت‌سری‌ها» می‌خوانند. یکی از اختلافات شیخیه با دیگر شیعیان نحوه نماز خواندن در مزار ائمه‌است. شیخیه در هنگام نماز در حرم پیغمبر و امامان از لحاظ ادب و احترام طوری می‌ایستند که قبر میان ایشان و قبله واقع شود واستدلال به حدیث (الامام لایتقدم و لایساوی) بر این طریقه خود می‌کنند و در احترام به ائمه زنده و مرده ایشان بسیار اهتمام می‌ورزند مخالفان ایشان معتقدند شیخیه درباره‏ مقام ائمه راه غلو پیموده‌اند و برای آنها مقام خدایی قائل شده‌اند زیرا قبر امام را قبله قرار می‌دهند در حالی که اين مطلب از جهت احترام به ائمه و استناد به احاديث واقع شده است. گاه شیخیه شیعیان مخالف خود را «بالاسریه‏» وخود را «پشت‌سری» می‌خوانند.البته شيخيه براي عقايد خود نسبت به امامان به زيارات رسيده از اهل بيت خصوصا زيارت جامعه كبيره استناد مي كنند(۲). بعد از شروع نزاع میان شيخيه با شيعيانی كه متشرعه ناميده مي شدند ‎ درگيري هاي بسياري ميان دو گروه در گرفت كه مشهور به بالا سري و پايين سري شد و به همين بهانه نزاع هاي فراواني به راه افتاد و قتل و غارت های فراوانی به بار آمد.(۳)


در تشیع خمینی یا شیعه رکنیه سرسریه (که اساسا معاد و عدل را از اصول عقائدشان حذف کرده‌اند نه اینکه مثل شیخیه قرآن را متضمن آن بدانند و بنابراین نیازی به ذکرش نبینند) ترتیب اصول دین وارونه شیخیه کریمخانیه است. بدین ترتیب می توان اصول عقائد این مذهب را اینگونه برشمرد:


۱. شناخت فقيه جامع الشرايط كه قائم مقام امام در زمان غيبت است. ۲.شناخت امام ۳.شناخت پیامبر ۴.توحید در مرکز این مذهب فقيه جامع الشرايط نشسته است نه خدا و توحید.


فقيه جامع الشرايط براحتی می‌تواند توحید را تعطیل کند و تا به حال چندین بار این کار را کرده است. اگر شیخیه خود را پشت سری‌ها در مقابل بالاسری‌ها(تشیع متشرعه) می‌نامیدند تشیع خمینی را به اعتبار «غلو»ی که در حق غیر«معصوم»؟! می‌کند و به قول سردار-اوباش های سپاه «اطاعت محض از ایشان» و اینکه «هر چه آقا بگوید» می توان اساسا باید«سرسری‌ها» نامید. ظهور «سرسری‌ها» علامت چیست؟ آیا این امر نشان دهنده نهایت انعطاف تشیع در مقابل مقتضیات زمان و مکان یا در واقع مقتضای اقتصاد سیاسی دین (دین-داری یا سرمایه داری دینی) است(۴) یا علامت بازگشت امر سرکوب شده (تشیع قجری با تمام شعب آن) است؟


تشیع سرسری غیردموکراتیک‌ترین چهره سرمایه‌داری و در واقع یکی از مازادهای آن است که تن به دموکراسی نمی‌دهد. اما همان‌گونه که فاشیزم به عنوان مازاد سرمایه‌داری مغلوب قوای قاهره و خشن سرمایه‌داری شد اسلامو-فاشیزم هم همین سرنوشت را باید انتظارش بکشد هرچند ستیز سرمایه‌داری با مازاد خود خسارت عظیمی متوجه مردم غیرنظامی و بی گناه خواهد کرد. مردم باید با عمل یا انفعال خود از هر دو طرف نزاع فاصله بگیرند و نوعی «موازنه منفی» را برقرار کنند.

No comments:

Post a Comment

http://www.balatarin.com/users/marcos/links/submitted